حیوانات و انسان (قرآن)بر اساس آیات قرآن کریم ، با هلاکت نسل بشر، حیوانات نیز از بین مىروند، زیرا آفرینش آنها براى انسان بوده است. ۱ - آیات قرآنوابسته بودن زندگی حیوانات در زمین، به هستی و حیات انسان در آن: • «ولو یؤاخذ الله الناس بظـلمهم ما ترک علیها من دابة ولـکن یؤخرهم الی اجل مسمی فاذا جاء اجلهم لا یستـخرون ساعة ولا یستقدمون؛ و اگر خداوند مردم را به خاطر ظلمشان مؤاخذه مىكرد هیچ جنبندهاى را بر روى این (زمین) باقى نمىگذاشت، و لكن آنها را تا مدتى معین مهلت مىدهد پس چون مدتشان سرآید ساعتى تأخیر نمىكنند و نمىتوانند ساعتى هم پیش بیفتند.» • «ولو یؤاخذ الله الناس بما کسبوا ما ترک علی ظهرها من دابة ولـکن یؤخرهم الی اجل مسمی فاذا جاء اجلهم فان الله کان بعباده بصیرا؛ و اگر خدا مردم را در مقابل آنچه (از گناه) كسب كردهاند مؤاخذه مىكرد بر پشت این (كره خاكى) هیچ جنبندهاى را (زنده) نمىگذاشت، و لكن آنها را تا وقت معینى (كه در علم ازلی او گذشته و در لوح محفوظ ثابت است) به تأخیر مىاندازد، پس چون اجلشان فرا رسید خداوند همواره به (حال) بندگانش بیناست (و با هر شخصى به تناسب عملش معامله خواهد كرد).» ۲ - تفسیر آیاتوابستگی زندگی حیوانات و انسان: آیا تعبیر به دابة (جنبنده) در آیات فوق شامل غیر انسانها نیز مىشود، یعنى آنان هم به خاطر مجازات انسانها از میان خواهند رفت؟! پاسخ این سؤال با توجه به این نكته كه فلسفه وجود جنبندگان دیگر بهرهگیرى انسانها از آنان است و هنگامى كه نسل بشر بر چیده شود ضرورتى براى وجود آنها نیست، روشن است. دابه به معنى هر گونه موجود زنده و جنبنده است، در آیه ۶۱ سوره نحل ممكن است به قرینه على ظلمهم کنایه از انسانها باشد. یعنى اگر خداوند، انسانها را به خاطر ظلمشان مؤاخذه كند انسانى بر صفحه كره خاك باقى نخواهد ماند. این احتمال نیز وجود دارد كه منظور همه جنبندگان باشد، زیرا مىدانیم جنبندگان روى زمین معمولا براى انسان آفریده شدهاند چنان كه قرآن مىگوید: (هو الذی خلق لکم ما فی الارض جمیعا؛ او خدایی است که آنچه را در روی زمین است به خاطر شما آفرید.) هنگامى كه انسانها از میان بروند، فلسفه وجود جنبندگان دیگر، نیز از میان خواهد رفت و نسل آنها قطع مىشود. سرانجام این بحث را با حدیثى كه از پیامبر ص در تفسیر آیه اخیر وارد شده پایان مىدهیم: طبق این حدیث پیامبر مىگوید: خداوند عز و جل فرموده: اى فرزند آدم به وسیله اراده و خواست من است كه تو مختار آفریده شدهاى، و مىتوانى هر چه را بخواهى براى خودت بخواهى، و به اراده من تو صاحب اراده شدهاى كه مىتوانى هر چه را بخواهى براى خویشتن اراده نمایى، با نعمتهایى كه به تو دادم نیرو پیدا كردهاى و مرتكب معصیت من شدى، و با قدرت و عافیت من توانستى فرایض مرا انجام دهى، بنابراین من نسبت به حسنات تو از خودت اولى هستم، و تو نسبت به گناهانت از من اولى هستى، پیوسته خیرات از سوى من به وسیله نعمتهایى كه به تو دادهام واصل مىشود و همواره شر و بدى از سوى تو به خودت به خاطر جنایاتت مىرسد ... من هرگز از انذار و اندرز تو فروگذار نكردم، و به هنگام غرور و غفلت تو را فورا مورد مجازات قرار ندادم بلكه فرصت كافى براى توبه و اصلاح در اختیار تو گذاردم. سپس پیامبر فرمود این همان است كه خدا مىفرماید (وَ لَوْ یؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِما كَسَبُوا ما تَرَكَ عَلى ظَهْرِها مِنْ دَابَّةٍ). ۳ - پانویس
۴ - منبعفرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حیوانات و انسان». ردههای این صفحه : حیوانات | موضوعات قرآنی
|